زمان تقریبی مطالعه: 22 دقیقه
 

اضلال‌های خدا (قرآن)





نسبت اضلال به خدا به اين معنا است كه در حقيقت، گمراهی، ريشه در اختيار خود انسان دارد و اضلال خدا، پيامد و كيفر فسق، كفر و تبهكاريهاى او است. در حقيقت، اضلال خدا به معناى رها كردن انسان به حال خود است. در این مقاله آیات مرتبط با اضلال خداوند معرفی می‌شوند.


۱ - نقش مشیت و ارداه در اضلال خدا



گمراهى برخى انسانها، برخاسته از مشیّت و اراده الهی:
۱. «... وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ؛... وامّا كسانى كه كافر شده‌اند بهانه جويى كرده مى‌گويند: منظور خداوند از اين مثال چه بوده است؟! آرى، خدا جمع زيادى را با آن گمراه، و گروه بسيارى را هدايت مى‌كند؛ ولى تنها فاسقان را با آن گمراه مى‌سازد!»
۲. «فَما لَكُمْ فِي الْمُنافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَ اللَّهُ أَرْكَسَهُمْ بِما كَسَبُوا أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا؛چرا درباره منافقين دو دسته شده‌ايد؟! بعضى جنگ با آنها را ممنوع و بعضى مجاز مى‌دانيد. در حالى‌كه خداوند بخاطر اعمالشان، افكار آنها را كاملًا وارونه كرده است. آيا شما مى‌خواهيد كسانى را كه خداوند بر اثر اعمال زشتشان گمراه كرده، هدايت كنيد؟! در حالى كه هر كس را خداوند گمراه كند، هرگز راهى براى هدايت او نخواهى يافت.»
۳. «مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ وَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا؛آنها افراد بى‌هدفى هستند كه نه سوى اينها هستند، و نه سوى آنها. در واقع، نه در صف مؤمنان قرار دارند، و نه در صف كافران. و هر كس را خداوند گمراه كند، راهى براى نجات او نخواهى يافت.»
۴. «وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا صُمٌّ وَ بُكْمٌ فِي الظُّلُماتِ مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ‌ ...؛كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، كر و لالهايى هستند كه در تاريكيها قرار دارند. هر كس را خدا بخواهد (و مستحق باشد)، گمراه مى‌كند....»
۵. «... وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ؛... و آن كس را كه بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سينه‌اش را آنچنان تنگ مى‌كند كه گويا مى‌خواهد به آسمان بالا برود؛ اين گونه خداوند پليدى را بر افرادى كه ايمان نمى‌آورند قرار مى‌دهد.»
۶. «وَ اخْتارَ مُوسى‌ قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقاتِنا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِيَّايَ أَ تُهْلِكُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِها مَنْ تَشاءُ ...؛موسى از قوم خود، هفتاد تن از مردان را براى ميعادگاه ما برگزيد؛ و هنگامى كه زمین لرزه آنها را فرا گرفت (و هلاك شدند)، گفت: پروردگارا! اگر مى‌خواستى، آنها و مرا پيش از اين هلاك مى‌كردى. آيا ما را به آنچه بى خردان ما انجام داده‌اند، مجازات و هلاك مى‌كنى؟! اين، جز آزمايش تو، چيز ديگرى نيست؛ هر كس را بخواهى (و سزاوار ببينى)، بوسيله آن گمراه مى‌سازى....»
۷. «... وَ مَنْ يُضْلِلْ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ؛... و هر كس را كه بخاطر اعمالش گمراه سازد، همان‌ها زيانكارانند.»
۸. «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم، جز به زبان قومش؛ تا حقايق را براى آنها آشكار سازد؛ سپس خدا هر كس را بخواهد و مستحق بداند گمراه، و هر كس را بخواهد و شايسته باشد هدايت مى‌كند؛ و او توانا و حكيم است.»
۹. «يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَ يَفْعَلُ اللَّهُ ما يَشاءُ؛خداوند كسانى را كه ايمان آوردند، به سبب گفتار و اعتقاد استوار در اين جهان، و در سراى ديگر، ثابت قدم مى‌دارد؛ و ستمكاران را گمراه مى‌سازد، (و لطف خود را از آنها به سبب اعمالشان بر مى‌گيرد)؛ و خداوند هر چه را اراده كند و مصلحت باشد انجام مى‌دهد.»
۱۰. «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لكِنْ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛و اگر خدا مى‌خواست، شما را به اجبار امّت واحدى قرار مى‌داد؛ ولى خدا هركس را بخواهد و شايسته باشد گمراه، و هر كس را بخواهد و لايق باشد هدايت مى‌كند. و به يقين شما از آنچه انجام مى‌داديد، بازپرسى خواهيد شد.»
۱۱. «وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِهِ وَ نَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى‌ وُجُوهِهِمْ عُمْياً وَ بُكْماً وَ صُمًّا مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّما خَبَتْ زِدْناهُمْ سَعِيراً؛هر كس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست؛ و كسانى را كه به سبب اعمالشان گمراه سازد، سرپرستانى هدايت كننده غير خدا براى آنها نخواهى يافت؛ وروز قيامت، آنها را بر صورتهايشان محشور مى‌كنيم، در حالى كه نابينا و گنگ و كرند؛ جايگاهشان دوزخ است؛ هرزمان آتش آن فرونشيند، شعله سوزانى بر آنان مى‌افزاييم!»
۱۲. «وَ تَرَى الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَتَزاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذاتَ الْيَمِينِ وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ وَ هُمْ فِي فَجْوَةٍ مِنْهُ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً؛و اگر در آن جا بودى خورشيد را مى‌ديدى كه به هنگام طلوع، به سمت راست غارشان متمايل مى‌گردد؛ و به هنگام غروب، به سمت چپ؛ و آنها در فراخنايى از آن غار قرار داشتند؛ اين از نشانه‌هاى خداست. هركس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست؛ و هركس را گمراه نمايد، هرگز سرپرست و راهنمايى براى اونخواهى يافت.»
۱۳. «أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما يَصْنَعُونَ؛آيا كسى كه زشتى عملش براى او آراسته شده و آن را زيبا مى‌بيند (همانند كسى است كه واقع را مى‌يابد)؟! خداوند هر كس را بخواهد و سزاوار باشد گمراه مى‌سازد و هر كس را بخواهد و شايسته ببيند هدايت مى‌كند؛ پس جانت بخاطر شدّت تأسّف بر آنان از دست نرود؛ خداوند به آنچه انجام مى‌دهند داناست.»
۱۴. «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى‌ ذِكْرِ اللَّهِ ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ؛خداوند بهترين سخن را نازل كرده، كتابى كه آياتش در لطف و زيبايى و عمق و محتوا همانند يكديگر است؛ آياتى مكرر دارد با تكرارى شوق‌انگيز كه از شنيدن آياتش لرزه بر اندام كسانى كه از پروردگارشان مى‌ترسند مى‌افتد؛ سپس برون و درونشان نرم و متوجّه ذكر خدا مى‌شود؛ اين هدايت الهى است كه هركس را بخواهد با آن راهنمايى مى‌كند؛ و هر كس را خداوند گمراه سازد، هيچ راهنمايى براى او نخواهد بود.»
۱۵. «أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ وَ يُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ؛آيا خداوند براى نجات و دفاع از بنده‌اش كافى نيست؟! ولى آنها تو را از غير او مى‌ترسانند. آنها گمراهند و هر كس را خداوند گمراه كند، هيچ راهنمايى براى او نخواهد بود!»
۱۶. «وَ ما جَعَلْنا أَصْحابَ النَّارِ إِلَّا مَلائِكَةً وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ يَزْدادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيماناً وَ لا يَرْتابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْكافِرُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَ ما هِيَ إِلَّا ذِكْرى‌ لِلْبَشَرِ؛نگهبانان دوزخ را فقط فرشتگان عذاب قرار داديم، و تعداد آنها را جز براى آزمايش كافران معين نكرديم تا اهل کتاب (یهود و نصاری‌) يقين پيدا كنند و بر ايمان مؤمنان بيفزايد، و اهل كتاب و مؤمنان در حقّانيت اين کتاب آسمانی ترديد به خود راه ندهند، و بيماردلان و كافران بگويند: خدا از اين سخن چه منظورى دارد؟! آرى اين گونه خداوند هركس را بخواهد گمراه مى‌سازد و هركس را بخواهد هدايت مى‌كند. و لشكريان پروردگارت را جز او كسى نمى‌داند، و اين جز هشدار و تذكرى براى انسانها نيست!»

۲ - اضلال بعد از اتمام‌حجت



گمراهى انسانها از سوى خدا، پس از اتمام حجّت بر آنان:
۱. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُمْ ما يَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ؛ممكن نيست خداوند قومى را، پس از آن‌كه آنها را هدايت كرد و ايمان آوردند گمراه و مجازات كند؛ مگر آن‌كه امورى را كه بايد از آن بپرهيزند، براى آنان بيان نمايد و آنها مخالفت كنند)؛ زيرا خداوند به هر چيزى داناست.»
۲. «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ ...؛ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم، جز به زبان قومش؛ تا حقايق را براى آنها آشكار سازد؛ سپس خدا هر كس را بخواهد و مستحق بداند گمراه، و هر كس را بخواهد و شايسته باشد هدايت مى‌كند....»
۳. «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ‌ • إِنْ تَحْرِصْ عَلى‌ هُداهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ؛ ما در هر امّتى رسولى برانگيختيم كه: خداى يكتا را بپرستيد؛ و از پرستش طاغوت اجتناب كنيد. خداوند گروهى از آنان را هدايت كرد؛ و گروهى از آنان ضلالت وگمراهى دامانشان را گرفت؛ پس در روى زمين بگرديد وببينيد عاقبت تكذيب‌كنندگان چگونه بود! هر قدر بر هدايت آنها حريص باشى، سودى ندارد؛ چرا كه خداوند كسى را كه به سبب اعمالش گمراه ساخت، هدايت نمى‌كند؛ و آنها هيچ ياورى نخواهند داشت.»
۴. «يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ ما لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ • وَ لَقَدْ جاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّناتِ فَما زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِمَّا جاءَكُمْ بِهِ حَتَّى إِذا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولًا كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتابٌ؛ همان روزى كه روى مى‌گردانيد و فرار مى‌كنيد؛ امّا هيچ وسيله نجاتى براى شما در برابر عذاب خداوند نيست؛ و هر كس را خداوند بخاطر اعمالش گمراه سازد، هدايت كننده‌اى براى او نيست! پيش از اين یوسف با دلايل روشن به سراغ شما آمد، ولى شما پيوسته در آنچه او براى شما آورده بود ترديد داشتيد؛ تا زمانى كه از دنيا رفت، گفتيد: هرگز خداوند بعد از او پيامبرى مبعوث نخواهد كرد! اين گونه خداوند هر اسرافكار ترديد كننده‌اى را گمراه مى‌سازد. »

۳ - مدعی گمراه شدن



ابلیس، مدّعى اغوا و گمراه شدن از جانب خدا:
۱. «وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ‌ • قالَ فَبِما أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ؛ ما شما را آفريديم؛ سپس صورت‌بندى كرديم؛ بعد به فرشتگان گفتيم: براى آدم سجده و خضوع كنيد. آنها همه سجده كردند؛ جز ابليس كه از سجده‌کنندگان نبود. به دروغ گفت: به سبب آنكه مرا گمراه ساختى، من بر سر راه مستقيم تو، در كمين آنها مى‌نشينيم.»
۲. «قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ؛گفت: پروردگارا! به سبب آنكه مرا گمراه ساختى، من نعمتهاى مادّى را در زمين در نظر آنها جلوه مى‌دهم، و به يقين همگى را گمراه خواهم ساخت.»

۴ - نصیحت و اراده بر اضلال



اثربخش نبودن نصايح نوح علیه‌السلام به قومش، در صورت اراده خدا بر اغوا و اضلال آنان:
«قالُوا يا نُوحُ قَدْ جادَلْتَنا فَأَكْثَرْتَ جِدالَنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ‌ • وَ لا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛ گفتند: اى نوح! با ما جرّ و بحث كردى، و زياد مجادله كردى! بس است! اكنون اگر راست مى‌گويى، آنچه را از عذاب الهى به ما وعده مى‌دهى بياور! و هر گاه خدا بخواهد شما را به خاطر گناهانتان گمراه سازد، و من بخواهم شما را اندرز دهم، اندرز من سودى به حالتان نخواهد داشت. او پروردگار شماست؛ و به سوى او بازگشت داده مى‌شويد».»

۵ - آثار اضلالهاى خدا


آثار اضلال‌هاى خدا با توجه به آیات قرآن عبارتند از:

۵.۱ - خسران‌


اضلال انسان از سوى خدا، مايه خسران و زيانكارى وى:
«... وَ مَنْ يُضْلِلْ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ؛... و هر كس را كه بخاطر اعمالش گمراه سازد، همان‌ها زيانكارانند.»

۵.۲ - سلب توفيق‌


اضلال خدا، باعث سلب شرح صدر و توفيق هدايت از انسان:
«فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ؛آن كس را كه خدا بخواهد هدايت كند، سينه اش را براى پذيرش اسلام، گشاده مى‌سازد؛ و آن كس را كه بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سينه‌اش را آنچنان تنگ مى‌كند كه گويا مى‌خواهد به آسمان بالا برود؛ اين گونه خداوند پليدى را بر افرادى كه ايمان نمى‌آورند قرار مى‌دهد.»

۵.۳ - محروميّت از امداد


گمراه‌شدگان از ناحيه خدا، محروم از ولایت و امداد الهی:
۱. «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ ... • إِنْ تَحْرِصْ عَلى‌ هُداهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ؛ ما در هر امّتى رسولى برانگيختيم كه: خداى يكتا را بپرستيد؛ و از پرستش طاغوت اجتناب كنيد. خداوند گروهى از آنان را هدايت كرد؛ و گروهى از آنان ضلالت وگمراهى دامانشان را گرفت؛ ... هر قدر بر هدايت آنها حريص باشى، سودى ندارد؛ چرا كه خداوند كسى را كه به سبب اعمالش گمراه ساخت، هدايت نمى‌كند؛ و آنها هيچ ياورى نخواهند داشت.»
۲. «وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِهِ‌ ...؛هر كس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست؛ و كسانى را كه به سبب اعمالشان گمراه سازد، سرپرستانى هدايت كننده غير خدا براى آنها نخواهى يافت....»
۳. «... مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً؛... هركس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست؛ و هركس را گمراه نمايد، هرگز سرپرست و راهنمايى براى اونخواهى يافت.»

۵.۴ - هدايت‌ناپذيرى‌


گمراه‌شدگان از سوى خداوند، غير قابل هدایت به وسيله ديگران:
۱. «... أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا؛... آيا شما مى‌خواهيد كسانى را كه خداوند بر اثر اعمال زشتشان گمراه كرده، هدايت كنيد؟! در حالى كه هر كس را خداوند گمراه كند، هرگز راهى براى هدايت او نخواهى يافت.»
۲. «مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ وَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا؛آنها افراد بى‌هدفى هستند كه نه سوى اينها هستند، و نه سوى آنها. در واقع، نه در صف مؤمنان قرار دارند، و نه در صف كافران. و هر كس را خداوند گمراه كند، راهى براى نجات او نخواهى يافت.»
۳. «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ‌ ... • إِنْ تَحْرِصْ عَلى‌ هُداهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ؛ ما در هر امّتى رسولى برانگيختيم كه: خداى يكتا را بپرستيد؛ و از پرستش طاغوت اجتناب كنيد. خداوند گروهى از آنان را هدايت كرد؛ و گروهى از آنان ضلالت وگمراهى دامانشان را گرفت؛ پس در روى زمین بگرديد ... هر قدر بر هدايت آنها حريص باشى، سودى ندارد؛ چرا كه خداوند كسى را كه به سبب اعمالش گمراه ساخت، هدايت نمى‌كند؛ و آنها هيچ ياورى نخواهند داشت.»
۴. «وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِهِ‌ ...؛هر كس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست؛ و كسانى را كه به سبب اعمالشان گمراه سازد، سرپرستانى هدايت كننده غير خدا براى آنها نخواهى يافت....»
۵. «... ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً؛... اين از نشانه‌هاى خداست. هركس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست؛ و هركس را گمراه نمايد، هرگز سرپرست و راهنمايى براى اونخواهى يافت.»
۶. «... ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ؛... اين هدايت الهى است كه هركس را بخواهد با آن راهنمايى مى‌كند؛ و هر كس را خداوند گمراه سازد، هيچ راهنمايى براى او نخواهد بود.»
۷. «... وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ؛... و هر كس را خداوند گمراه كند، هيچ راهنمايى براى او نخواهد بود!»

۶ - عوامل اضلالهاى خدا


عوامل اضلال‌هاى خدا که در آیات قرآن ذکر شده؛ عبارتند از:

۶.۱ - شرک


شرک و هواپرستى، عامل گمراهى و رها شدن انسان از جانب خدا:
«أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‌ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى‌ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى‌ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ‌ ...؛آيا ديدى كسى را كه معبود خود را هوای نفس خويش قرار داده و خداوند او را با آگاهى بر اين‌كه شايسته هدايت نيست گمراه ساخته و برگوش و قلبش مهر زده و بر چشمش پرده‌اى قرار داده است؟! با اين حال، غير از خدا چه كسى مى‌تواند او را هدايت كند؟!....»

۶.۲ - طغيان‌


طغیان و سركشى، عامل رها شدن انسان، از سوى خدا و سقوط در ورطه ضلالت:
۱.«مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِيَ لَهُ وَ يَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ؛هر كس را خداوند به جرم اعمال زشتش گمراه سازد، هدايت كننده‌اى ندارد؛ و آنها را در طغيان و سركشى‌شان رها مى‌سازد، و سرگردان مى‌شوند.»
۲. «إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ‌ • وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ مِنْ بَعْدِهِ وَ تَرَى الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ يَقُولُونَ هَلْ إِلى‌ مَرَدٍّ مِنْ سَبِيلٍ؛ ايراد و مجازات بر كسانى است كه به مردم ستم مى‌كنند و در زمين به ناحق ظلم روا مى‌دارند؛ براى آنان عذاب دردناكى است! كسى راكه خدا گمراه كند، هيچ سرپرست و ياورى جز او نخواهد داشت؛ و روز قيامت ستمكاران را در آن هنگام كه عذاب الهى را مشاهده مى‌كنند مى‌بينى كه مى‌گويند: آيا راهى به سوى بازگشت و جبران وجود دارد؟!»

۶.۳ - ظلم‌


اراده الهى بر محروميّت ظالمان از لطف او و سقوط در ورطه ضلالت:
۱. «... وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَ يَفْعَلُ اللَّهُ ما يَشاءُ؛... و ستمكاران را گمراه مى‌سازد، (و لطف خود را از آنها به سبب اعمالشان بر مى‌گيرد)؛ و خداوند هر چه را اراده كند و مصلحت باشد انجام مى‌دهد.»
۲. «بَلِ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَهْواءَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ فَمَنْ يَهْدِي مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ؛ولى ستمكاران بدون علم و آگاهى، از هوا و هوسهاى خود پيروى كردند. پس چه كسى مى‌تواند آنان را كه خدا گمراه كرده است هدايت كند؟! و براى آنها هيچ ياورى نخواهد بود.»
۳. «إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ‌ • وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ مِنْ بَعْدِهِ وَ تَرَى الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ يَقُولُونَ هَلْ إِلى‌ مَرَدٍّ مِنْ سَبِيلٍ‌ • وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِياءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ سَبِيلٍ؛ ايراد و مجازات بر كسانى است كه به مردم ستم مى‌كنند و در زمين به ناحق ظلم روا مى‌دارند؛ براى آنان عذاب دردناكى است! كسى راكه خدا گمراه كند، هيچ سرپرست و ياورى جز او نخواهد داشت؛ و روز قيامت ستمكاران را در آن هنگام كه عذاب الهى را مشاهده مى‌كنند مى‌بينى كه مى‌گويند: آيا راهى به سوى بازگشت و جبران وجود دارد؟! آنها جز خدا سرپرست و ياورى ندارند كه ياريشان كنند؛ و هر كس را خدا گمراه سازد، هيچ راه نجاتى براى او نيست.»

۶.۴ - فسق‌


فسق و تبهكارى آدمى، مايه اراده الهى بر گمراه‌سازى وى:
«... وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ؛... وامّا كسانى كه كافر شده‌اند بهانه‌جویی كرده مى‌گويند: منظور خداوند از اين مثال چه بوده است؟! آرى، خدا جمع زيادى را با آن گمراه، و گروه بسيارى را هدايت مى‌كند؛ ولى تنها فاسقان را با آن گمراه مى‌سازد!»
نسبت اضلال به خدا به اين معنا است كه در حقيقت، گمراهى، ريشه در اختيار خود انسان دارد و اضلال خدا، پيامد و كيفر فسق، كفر و تبهكاريهاى او است‌.

۶.۵ - كفر


کفرورزی، عامل استحقاق آدمى براى گمراهى از سوى خدا:
۱. «فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ؛آن كس را كه خدا بخواهد هدايت كند، سينه اش را براى پذيرش اسلام، گشاده مى‌سازد؛ و آن كس را كه بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سينه‌اش را آنچنان تنگ مى‌كند كه گويا مى‌خواهد به آسمان بالا برود؛ اين گونه خداوند پليدى را بر افرادى كه ايمان نمى‌آورند قرار مى‌دهد.»
۲. «مِنْ دُونِ اللَّهِ قالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَيْئاً كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكافِرِينَ؛همان معبودهايى را كه جز خدا پرستش مى‌كرديد؟!» آنها مى‌گويند: همه از نظر ما پنهان و گم شدند؛ بلكه ما اصلًا پيش از اين چيزى را پرستش نمى‌كرديم»! اين‌گونه خداوند كافران را گمراه مى‌سازد.»

۶.۶ - گناه‌


اضلال آدميان از جانب خداوند، پيامد و كيفر گناهان و اعمال نارواى آنان:
«فَما لَكُمْ فِي الْمُنافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَ اللَّهُ أَرْكَسَهُمْ بِما كَسَبُوا أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا؛چرا درباره منافقين دو دسته شده‌ايد؟! بعضى جنگ با آنها را ممنوع و بعضى مجاز مى‌دانيد. در حالى‌كه خداوند بخاطر اعمالشان، افكار آنها را كاملًا وارونه كرده است. آيا شما مى‌خواهيد كسانى را كه خداوند بر اثر اعمال زشتشان گمراه كرده، هدايت كنيد؟! در حالى كه هر كس را خداوند گمراه كند، هرگز راهى براى هدايت او نخواهى يافت.»

۶.۷ - نفاق‌


نفاق و دورویی، مايه تعلق اراده الهى بر گمراهى منافقان:
«إِنَّ الْمُنافِقِينَ يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى‌ يُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا • مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ وَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا؛ منافقان به گمان خود مى‌خواهند خدا را فريب دهند؛ در حالى كه او آنها را فريب مى‌دهد؛ و هنگامى كه به نماز بر مى‌خيزند، با كسالت برمى‌خيزند؛ ودر برابر مردم ريا مى‌كنند؛ و خدا را جز اندكى ياد نمى‌نمايند. آنها افراد بى‌هدفى هستند كه نه سوى اينها هستند، و نه سوى آنها. در واقع، نه در صف مؤمنان قرار دارند، و نه در صف كافران. و هر كس را خداوند گمراه كند، راهى براى نجات او نخواهى يافت.»

۶.۸ - هواپرستى‌


شرك و هواپرستی، عامل گمراهى و رها شدن انسان از ناحيه خدا:
«أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‌ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى‌ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى‌ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ‌ ...؛آيا ديدى كسى را كه معبود خود را هواى نفس خويش قرار داده و خداوند او را با آگاهى بر اين‌كه شايسته هدايت نيست گمراه ساخته و برگوش و قلبش مهر زده و بر چشمش پرده‌اى قرار داده است؟! با اين حال، غير از خدا چه كسى مى‌تواند او را هدايت كند؟!....»

۷ - عناوین مرتبط



محرومیت از هدایت‌ (قرآن).

۸ - پانویس


 
۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۱۱۷.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۲۶.    
۳. نساء/سوره۴، آیه۸۸.    
۴. نساء/سوره۴، آیه۱۴۳.    
۵. انعام/سوره۶، آیه۳۹.    
۶. انعام/سوره۶، آیه۱۲۵.    
۷. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۵.    
۸. اعراف/سوره۷، آیه۱۷۸.    
۹. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۴.    
۱۰. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۷.    
۱۱. نحل/سوره۱۶، آیه۹۳.    
۱۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۹۷.    
۱۳. کهف/سوره۱۸، آیه۱۷.    
۱۴. فاطر/سوره۳۵، آیه۸.    
۱۵. زمر/سوره۳۹، آیه۲۳.    
۱۶. زمر/سوره۳۹، آیه۳۶.    
۱۷. مدثر/سوره۷۴، آیه۳۱.    
۱۸. توبه/سوره۹، آیه۱۱۵.    
۱۹. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۴.    
۲۰. نحل/سوره۱۶، آیه۳۶.    
۲۱. نحل/سوره۱۶، آیه۳۷.    
۲۲. غافر/سوره۴۰، آیه۳۳.    
۲۳. غافر/سوره۴۰، آیه۳۴.    
۲۴. اعراف/سوره۷، آیه۱۱.    
۲۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۶.    
۲۶. حجر/سوره۱۵، آیه۳۹.    
۲۷. هود/سوره۱۱، آیه۳۲.    
۲۸. هود/سوره۱۱، آیه۳۴.    
۲۹. اعراف/سوره۷، آیه۱۷۸.    
۳۰. انعام/سوره۶، آیه۱۲۵.    
۳۱. نحل/سوره۱۶، آیه۳۶.    
۳۲. نحل/سوره۱۶، آیه۳۷.    
۳۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۹۷.    
۳۴. کهف/سوره۱۸، آیه۱۷.    
۳۵. نساء/سوره۴، آیه۸۸.    
۳۶. نساء/سوره۴، آیه۱۴۳.    
۳۷. نحل/سوره۱۶، آیه۳۶.    
۳۸. نحل/سوره۱۶، آیه۳۷.    
۳۹. اسراء/سوره۱۷، آیه۹۷.    
۴۰. کهف/سوره۱۸، آیه۱۷.    
۴۱. زمر/سوره۳۹، آیه۲۳.    
۴۲. زمر/سوره۳۹، آیه۳۶.    
۴۳. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۳.    
۴۴. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۶.    
۴۵. شوری/سوره۴۲، آیه۴۲.    
۴۶. شوری/سوره۴۲، آیه۴۴.    
۴۷. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۷.    
۴۸. روم/سوره۳۰، آیه۲۹.    
۴۹. شوری/سوره۴۲، آیه۴۲.    
۵۰. شوری/سوره۴۲، آیه۴۴.    
۵۱. شوری/سوره۴۲، آیه۴۶.    
۵۲. بقره/سوره۲، آیه۲۶.    
۵۳. انعام/سوره۶، آیه۱۲۵.    
۵۴. غافر/سوره۴۰، آیه۷۴.    
۵۵. نساء/سوره۴، آیه۸۸.    
۵۶. نساء/سوره۴، آیه۱۴۲.    
۵۷. نساء/سوره۴، آیه۱۴۳.    
۵۸. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۳.    


۹ - منبع


مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۳۲۵، برگرفته از مقاله «اضلال‌های خدا».    


رده‌های این صفحه : خدا شناسی | ضلالت | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.